چشم ودل سیر(چَ / چِ مُ دِ) بی نیاز. بی طمع. آن کس که بخوردنی و پوشیدنی یا به زر و زیور و مال و منال بی اعتناست. مقابل گرسنه چشم. رجوع به چشم ودل سیری شود ادامه... بی نیاز. بی طمع. آن کس که بخوردنی و پوشیدنی یا به زر و زیور و مال و منال بی اعتناست. مقابل گرسنه چشم. رجوع به چشم ودل سیری شود لغت نامه دهخدا
چشم ودل سیر بی نیاز، مستغنی، بلندطبع، قانع، خرسند، بی حرص، بی آزمتضاد: آزمند، حرص ورز، آزور، طمع کار، طامع ادامه... بی نیاز، مستغنی، بلندطبع، قانع، خرسند، بی حرص، بی آزمتضاد: آزمند، حرص ورز، آزور، طمع کار، طامع فرهنگ واژه مترادف متضاد